شنبه هشتم تیر ۱۳۹۸ - 17:53 - سعید جعفری -
عاملِ شهري به خليفه نبشت که ديوار شهر خراب شده است، آن را عمارت بايد کردن.
جواب نبشت که شهر را از عدل، ديوار کن و راه ها از ظلم و خوف پاک کن، که حاجت نيست به گِل و خشت و سنگ و گچ.
قلمرو زبانی: عامل: حاکم، کارگزار، والی / نبشت: نوشت / عمارت کردن: بنا کردن، آباد کردن، آبادانی (همآوا: عمارت: ساختمان، امارت: فرمانروایی) / عمارت بايد کردن: باید آباد کنند / از عدل دیوار کن: تشبیه پنهان / خوف: ترس / حاجت: نیاز / خشت: آجر نپخته. / قلمرو ادبی: تشبیه پنهان: از عدل، ديوار کن (عدل مانند دیوار است که از شهر محافظت می کند.) / تناسب: گل خشت سنگ گچ
سیاست نامه، خواجه نظام الملک توسی
این وبجا برای گسترش و آسانسازی آموزش فارسی دهم ساخته شده است. خواهشمندم بازدیدکنندگان ارجمند مرا در بهبود این وبجا یاری رسانند. اگر متن یا برنامه سودمندی در دست دارید به رایانامه نگارنده بفرستید تا در این وبجا به نام خودتان به نمایش درآید.